در زبان آریایی واژه وارد به معنای استاد است که در سنسکریت به شکل वृत्त vRtta به معنای master, studied آمده است. ازینرو وارد=استاد اگرچه هموزن فاعل است ولی رپتی ( ربطی ) به ورود و واردشدن ندارد.
Read More۱. [مجاز] مطّلع؛ آگاه؛ باتجربه. ۲. [مجاز] ویژگی چیزی که قابلقبول است، بهویژه اعتراض، انتقاد، و مانند آن: ایراد شما وارد نیست. ۳. (صفت، اسم) [مجاز] مهمان. ۴. [مقابلِ صادر] [قدیمی] داخلشونده ...
Read Moreمعنی ۱. [مجاز] مطّلع؛ آگاه؛ باتجربه. ۲. [مجاز] ویژگی چیزی که قابلقبول است، بهویژه اعتراض، انتقاد، و مانند آن: ایراد شما وارد نیست. ۳. (صفت، اسم) [مجاز] مهمان. ۴. [مقابلِ صادر] [قدیمی] داخلشونده؛ درآینده. ۵. (اسم) (تصوف) نوعی آگاهی که بدون تفکر در دل
Read Moreمعنی ۱. [مجاز] مطّلع؛ آگاه؛ باتجربه. ۲. [مجاز] ویژگی چیزی که قابلقبول است، بهویژه اعتراض، انتقاد، و مانند آن: ایراد شما وارد نیست. ۳. (صفت، اسم) [مجاز] مهمان. ۴. [مقابلِ صادر] [قدیمی] داخلشونده؛ درآینده. ۵. (اسم) (تصوف) نوعی آگاهی که بدون تفکر در دل
Read More[ارث، مال و مانند آن] در اختیار گرفتن، به تصرف درآوردن، تصرف کردن enter: وارد شدن دوستان دقت کنین اگر میخواین enter رو برای ورود به مکانی به کار ببرین بعدش نباید into بیاد.
Read Moreدر مصباح آمده است که واردات یا صحیح اند و یا فاسد که در صورت اخیر مورد اعتماد نمی باشند. وارد صحیح هم یا الهی است که متعلق به علوم و معارف است و یا ملکی و روحانی که برانگیزنده ٔ طاعات است و الهام ...
Read Moreمعنی جستوجوی «در آن» در لغتنامههای دهخدا، معین، عمید، سره، مترادف و متضاد، فرهنگستان، دیکشنری انگلیسی و فارسی در بیش از یک میلیون واژه.
Read More۱. [مجاز] مطّلع؛ آگاه؛ باتجربه.۲. [مجاز] ویژگی چیزی که قابلقبول است، بهویژه اعتراض، انتقاد، و مانند آن: ایراد شما وارد نیست.۳. (صفت، اسم) [مجاز] مهمان.۴. [مقابلِ صادر] [قدیمی] داخلشونده ...
Read More1 - وارد شدن، ورود کردن = اَندر شدن، اَندر آمدن. 2 - وارد کردن = اَندر کردن، اَندرنشاندن ( یا اَندرشاندن ) 3 - ورود = اَندرآیِش ( اَندر. آی . ِ ش ) ... [مشاهده متن کامل] داخل شونده. وارد=درون ، وارد شدن = درون شدن یا درون رفتن. همچنین وارد
Read Moreمعنی وارد کردن . [ رِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) درآوردن . داخل کردن به جایی . داخل کردن کالا و جز آن . مقابل صادر کردن . مطلع کردن . واقف کردن . فرود آوردن . وارد ساختن ضربه و جز آن به چیزی . ایراد کردن . (از یادداشتهای مؤلف ). انگلیسی import,
Read Moreدر زمینههای مختلفی مانند ریاضیات، حسابداری و زبانشناسی کاربرد دارد. نحوه نوشتن: کلمه "واحد" بهصورت پیوسته و بدون فاصله نوشته میشود. حروف آن به این شکل است: و، ا، ح، د.
Read Moreقدیمی ترین سندی که کلمه به در آن استفاده شده قرآن کریم هست این رو همه مبدونن که کلمه به در زبان دری ماخوذ از ب در زبان عربی هست کما این که ۶۰ درصد لغات زبان دری ، عربی هست .
Read Moreدر آن واحد ، معنی کلمه در آن واحد به انگلیسی ، آبی دیکشنریat the same time; simultaneously دیکشنری داستان آبیدیک
Read Moreترجمه و معادل کلمه «در آن واحد» به زبان انگلیسی به همراه تلفظ آنلاین توضیحات و مثال. 1 - at the same time (قید) 2 - simultaneously (قید)
Read Moreمعنی واحد در دهخدا, ... است و مدتی به تمشیت امور شرعی گیلان و مشهد مقدس رضوی مشغول و در آن شغل به کم طمعی و احقاق حق مشهور بوده است و این اشعار ... جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب ...
Read Moreبرای آشنایی بیشتر با تبدیل واحد زمان و مثالهای آن، به مطلب «تبدیل واحد زمان — به زبان ساده» در این لینک مراجعه کنید. تبدیل واحد طول. واحد SI طول متر (m) است. جدول زیر تبدیل واحد طول را نشان میدهد.
Read Moreدَر با فتحه یعنی دری که به ورودی مکانی نصب کنند در خانه یا در مسجد و. . . یا مثلا می گویند به کجا رفته بودی و در کجا بودی در کجا بودی در اینجا همان معنی ورود را می دهد یعنی به کجا وارد شده بودی مثلا طرف جواب می دهد و می گوید در ...
Read Moreبرای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. ... معنی واحد. ... واحد از نظر حکما مقابل کثیر است و تعریف آن را هم به تقابل آن با کثیر کرده اند زیرا تعریف حقیقی برای آن ...
Read Moreکلمه، که در علم نحو به آن "فعل" گفته می شود، لفظ مفرد تامّی است که ... (وارد کردن جراحت) است. در وجه نام گذاری آن گفته شده که چون کلمه ... کلمة در لغت به معنی گفتار و هر گونه جمله ای است و حتی به ...
Read Moreمعنی وارد به ... آبادیس از ابتدا تاکنون تغییرات بسیاری کرده و ویژگی های مختلفی به آن اضافه ... اسلامی، دیکشنری نام ها، هم خانواده یاب، تصویر مرتبط با کلمه، معنی در حل جدول کلمات متقاطع و ...
Read Moreاز شعرا و اجله ٔ سادات و نقبای آن دیار (اصفهان ) است و مدتی به تمشیت امور شرعی گیلان و مشهد مقدس رضوی مشغول و در آن شغل به کم طمعی و احقاق حق مشهور بوده است و این اشعار از اوست :ای نور دیده رفتی و بی نور دیده ماندمژگان چو آشیان
Read More- در مودار ؛ نوعی از در که رگی نازک به رنگ دیگر در آن است و این قسم مرغوبتر است . - در ... .رجوع به معنی دوم ترکیب در یتیم ... به آبشخور وارد شدن. مترادف دخول، رسید، مدخل، وصول برابر پارسی اندررفت ...
Read Moreامیر را خاطر به آن شد تا در آن خانه چیست؟ معنی: بعد بیرون می آمد و نزد امیر(پادشاه) می رفت. شخصی به پادشاه خبر داد که وزیر این کار را انجام می دهد. ... در آنجا شدی: به آنجا وارد ...
Read Moreآن ( ع اِ ) وقت، هنگام، لحظه ای که در آنی، دَم، وقت حاضر، متوسط میان ماضی و مستقبل، اندک زمان، ج آنات: در یک آن، آن به آن. معنی آن در لغتنامه معین. آن [ ع ] ( اِ ) وقت، هنگام، زمان اندک، ج آنات، در یک ...
Read Moreراغب اصفهانی در مفردات آورده است که خوض در اصل به معنی وارد شدن تدریجی در آب و راه رفتن (و شنا کردن) در آن است، ولی بعداً به عنوان کنایه به معنی «ورود یا شروع به کارها یا سخنان زشت و بد» آمده است (راغب اصفهانی، بیتا: 161).
Read Moreبه جز معنی عامیانه در شعر دو ... قدیمی ترین سندی که کلمه به در آن استفاده ... علاوه بر این حرف اضافه ب ، حرف "ی" که در عربی نسبت ساز است وارد زبان افغانی شده مثلا برای تولید صفت نسبی یا اسم ...
Read Moreالحمدلله. توحید در لغت عرب، مصدر فعل وَحَّدَ، یُوَحِّدُ است و شخص اگر الله را به یگانگی بشناسد و او را از هر گونه شریک یا مشابهی در ذات یا صفاتش یگانه بداند را موحد مینامند.. عرب، تنها را واحد و احد و وحید مینامد.
Read Moreمثال: "او اطلاعات را به سیستم وارد کرد." در مجموع، "وارد کردن" یک ترکیب رایج و کاربردی است و با رعایت اصول ذکر شده میتوان در نوشتار و مکالمات از آن به درستی استفاده کرد.
Read Moreمعنی واحد اداری به انگلیسی ... فعالیت های اداری یک ارگان یا سازمان یا شرکت اعم از دولتی یا خصوصی در آن انجام می ... آبادیس از ابتدا تاکنون تغییرات بسیاری کرده و ویژگی های مختلفی به آن اضافه شده ...
Read Moreفرانید برای درک جریان کار و رسیدن به روش منطقی برای انجام کار، ضروری است. در این مطلب توضیح میدهیم فرایند یعنی چه، اجزای آن چیست و به مزایای آن میپردازیم.
Read MoreCopyright © 2018 - All Rights Reserved - HNXX